همسرش هم دانشجوی صنعتی شریف بود… و همین چند روز پیش، وقتی که مصطفی را بیش از اندازه شاد و خوشحال دیده بود، ازش پرسید؛ چی شده مصطفی؟! و آنقدر این سئوال را تکرار کرد که مصطفی گفت: دیشب خواب «آقا» را دیدم که دستی به شانه ام انداخت، خندید و شال قشنگش را جا به جا کرد و فرمود: من از تو راضی ام مصطفی
چه زیبا خوابت تعبیر شد مصطفی...
http://1.uped.comze.com/images/8f1e2bfc0c0c.gif